در مطلب قبل، درباره انواع دکل های حفاری Jack Up توضیح داده شد در این مطلب قصد دارم شما را با اجزاء دکل حفاری jack up آشنا کنم. در یک تقسیم بندی کلی، یک دکل حفاری از نوع Jack Up را میتوان به دو بخش تقسیم نمود.
منظور از بدنه، قسمت Barge شکل دکل حفاری میباشد. کلیه تجهیزات مورد نیاز دکل، اعم از تجهیزات حفاری (Drilling Equipment)، محلهای زندگی کارکنان و دفاتر اداری (Accommodation)، مخازن (Tanks)، انبارها و… در داخل بدنه و یا روی عرشه (Deck) آن قرار گرفتهاند. بدنه دکل باید به گونهای طراحی و ساخته شود که ضمن داشتن فضای مناسب و استفاده بهینه از آن برای نصب تجهیزات، از استحکام کافی برای تحمل بارهای وارده در حین عملیات برخوردار باشد. علاوه برا این از آنجا که Jack Upها به هنگام حمل و نقل در دریا، در معرض امواج دریا قرار دارند، سازه آنها باید توان تحمل بارهای ناشی از امواج و کلاً کار در محیط دریا را داشته باشد.
شکل (2 – 2) – اتصال پایه ها به یکدیگر با انواع Matهای A شکل، مستطیلی و دوگانه
بدنه بیشتر به صورت سه گوش یا چهارگوش ساخته میشود. از آنجا که دکلهای مزبور در دریا فعالیت میکنند، روش نامگذاری خاصی که برای شناورها مورد استفاده قرار میگیرد، در مورد آنها نیز صدق میکند، بدین صورت که قسمت انتهایی آن که حفاری از آن سمت انجام میگیرد، Aft یا Stern نامیده میشود. در صورتی که یک ناظر به گونهای بایستد که این قسمت پشت سر وی واقع گردد، سمت راست وی Starboard Side و سمت چپ Port Side نامیده میشود. نحوه استقرار تجهیزات در بدنه Jack Up به گونهای است که توزیع وزن به شکل مناسبی در بدنه صورت گیرد. این مسأله چه در هنگام شناور بودن بدنه و چه در هنگام عملیات حفاری حائز اهمیت است. اهم قسمتهای بدنه Jack Up به شرح زیر میباشد:
از آنجا که واحدهای حفاری دریایی عمدتاً در مناطق دور از ساحل حفاری میکنند و کارکنان دکل حداقل به مدت دو هفته کامل در آن به سر میبرند، کلیه تمهیدات لازم برای سکونت و آسایش آنان در دکل پیشبینی میگردد.
تأمین رفاه و آسایش کارکنان در هنگام سکونت در واحدهای دریایی و ایجاد فضای مناسب برای استراحت آنان، در برطرف کردن و یا کاهش خستگی جسمی و روحی ناشی از کار و دوری از خانه و در نتیجه کاهش ضریب اشتباه (که گاه ممکن است باعث ایجاد خسارت جبرانناپذیر گردد) نقش به سزایی دارد. بسته به موقعیت کارکنان، اتاقهای یک یا دو نفره برای سکونت آنان در دکل تعبیه شده است. تعداد کمی از اتاقها دارای حمام و دستشویی اختصاصی هستند ولی برای اکثر اتاقها، بین هر دو اتاق یک سرویس حمام و دستشویی برای استفاده مشترک قرار داده میشود. این اتاقها و وسایل داخل آن به گونهای طراحی میشود که آسایش کارکنان در مواقع استراحت آنان به بهترین نحو ممکن فراهم گردد. به عنوان مثال سیستمهای تهویه و میزان عایق بودن دیواره ها به گونهای است که بتواند شرایط آب و هوایی مطلوب را در اتاق فراهم نماید. وسایل موجود در اتاق از لحاظ نوع، شکل طراحی، چیدمان و نحوه نصب نیز قوانین و مقررات مخصوص به خود را دارند که در استانداردها و کتب راهنما به تفصل بیان گردیدهاند. معمولاً افراد ساکن در یک اتاق دو نفره در دو شیفت متفاوت کار میکنند که این امر باعث میشود هر فرد در شیفت استراحت خود در اتاق تنها باشد. همچنین دکل به واحدهای غذاخوری (Mess Room)، آشپزخانه (Galley)، انبار و سردخانه برای نگهداری مواد غذایی، واحد لباسشویی (Laundry Room)، مکانهای برای استراحت و تفریح نظیر سالن بدنسازی و اتاق تلویزیون (TV Room) و … مجهز میگردد. شکل (2 – 3) سالن غذاخوری یک دکل را نشان میدهد. همچنین دفاتر اداری، آرشیو اسناد فنی، بخش مخابرات و ناوبری نیز در Accommodation جای داده میشوند. کلیه قسمتهای گفته شده در طبقات مختلف Accommodation که معمولاً چهار یا پنج طبقه است، قرار دارند. تناسب فضای اختصاص داده شده به هر قسمت با نوع عملیات و تجهزات مربوطه، از اهمیت بالایی برخوردار میباشد. علاوه بر این نحوه چیدمان درست اماکن نامبرده شده نیز بسیار حائز اهمیت است.
همچنین طراحی راهروها و راه پله ها باید به گونهای صورت گیرد که فضای حرکتی لازم برای رفت و آمد پرسنل و حمل و نقل وسایل مورد نیاز، وجود داشته باشد. معمولاً در ساخت اماکن فوق از موادی استفاده میشود که در صورت بروز حوادثی مانند آتشسوزی مشکلات خاصی ایجاد نگردد. به عنوان مثال از موادی که در صورت اشتعال، گازهای سمی تولید میکنند، برای ساختن بخشهای فوق استفاده نمیشود. شرایط تهویه، نور، میزان عایق بودن در برابر صوت و مسائلی از این دست نیز باید با نوع استفادهای که از فضا میشود، در تطابق کامل باشد. به علت اهمیت بالای Accommodation در واحدهایی که در دریا فعالیت میکنند، قوانین و استانداردهای زیادی برای آن نوشته شده است که در آنها حداقل شرایط لازم برای این قسمت قید شده است. اداره کشتیرانی آمریکا (American Bureau Of Shipping) که به اسم اختصار ABS معروف است در جزوهای تحت عنوان (Giude For Crew Habitability Installations) شرایط لازم برای قسمتهای مختلف Accommodation را از لحاظ نور، دما، رطوبت، صدا و … به منظور تأمین آسایش کارکنان بیان نموده است.
به علت شرایط عملیاتی دکلهای حفاری دریایی و دوری آنها از مراکز تأمین مواد مورد نیاز، به منظور ذخیرهسازی و نگهداری مواد مختلف روی دکل، مخازن مختلفی پیشبینی میشود. نوع، تعداد و حجم این مخازن در طراحیهای مختلف متفاوت است، ولی میتوان گفت اهم مخازن که در اکثر واحدها وجود دارند به شرح زیر میباشد:
مخازن گل (Mud Tanks)، مخازن Preloading، مخازن آب شرب (Potable Water Tanks)، مخازن آب حفاری (Drill Waters)، مخازن سوخت (Fuel Tanks)، مخازن روغن (Oil Tanks)، مخازن جمعآوری آبهای سطحی (Bilge Tanks)، مخازن نگهداری مواد اولیه و … شکل (2 – 4)
شکل (2 – 4) – مخازن Jack Up
شماتیکی از نحوه قرارگیری مخازن درون بدنه Jack Up و شکل (2 – 5) یک نمونه نقشه مخازن را نشان میدهد.
توضیح مختصر هر یک از مخازن به شرح زیر است:
این مخازن به منظور آمادهسازی و ذخیرهسازی گل حفاری در دکل تعبیه میشوند.
این مخازن حجم زیادی از بدنه را به خود اختصاص دادهاند. به هنگام نصب دکل، با پر شدن این مخازن توسط پمپهای آب شور، دکل سنگین شده و عملیات Preloading انجام میشود. این مخازن تحت عنوان Ballast Tanks نیز شناخته میشوند.
این مخازن جهت ذخیرهسازی آب شیرین مورد نیاز کارکنان واحد حفاری مورد استفاده قرار میگیرد. آب ذخیره شده در این مخازن توسط آبشیرین کن تهیه شده و برای شست و شو مورد استفاده قرار میگیرد. در برخی از دکلها از اب معدنی جهت شرب استفاده میشود و در برخی دیگر تأمین آب شرب مورد نیاز توسط آبشیرین کن صورت میگیرد.
آب شیرین مورد نیاز برای ساختن گل حفاری و یا شستن قسمتهای مختلف دکل و تجهیزات توسط کشتی به دکل حفاری منتقل گشته و در این مخازن ذخیره میگردد.
سوخت مورد نیاز تجهیزات واحد حفاری با کشتی به محل دکل منتقل میگردد و از کشتی به دکل پمپ شده، در این مخازن ذخیره میگردد.
سوخت از مخازن تصفیه به این مخازن منتقل میگردد و تجهیزات، سوخت مصرفی خود را از این مخازن دریافت میکنند.
روغن مورد نیاز دستگاه های مختلف در این مخازن ذخیره میگردد. انواع مختلف روغن در مخازن جداگانه نگهداری میشوند.
آب جمع شده در سطوح مختلف در اثر بارندگی یا شستشو، از طریق مجراهای تعبیه شده به این مخازن وارد میشود و پس از جدا کردن مواد آلاینده محیط زیست از آن، به دریا ریخته میشود.
طراحی بدنه (Hull) و قسمتهای مختلف دکل باید به گونهای باشد که کلیه آبهای سطحی به این مخازن منتقل گردد، به عبارت دیگر آب در هیچ یک از قسمتها جمع نشود.
برای ذخیرهسازی مواد افزودنی به گل حفاری نظیر باریت، بنتونیت و همچنین سیمان، مخازنی در واحد حفاری تعبیه میگردد.
به علت بعد مسافت بین مناطق عملیاتی و ساحل برای انتقال برخی مواد و پرسنل از هلیکوپتر استفاده میشود. به همین دلیل روی دکل مکانی برای فرود هلیکوپتر در نظر گرفته میشود. این قسمت معمولاً در بالای Accommodation قرار داده میشود. طراحی و ساخت این قسمت به گونهای صورت میگیرد که وسعت کافی برای عملکرد هلیکوپتر وجود داشته و سازه آن برای تحمل بارهای اعمال شده از استحکام کافی برخوردار باشد.
در گذشته این قسمت در سمت جلوی دکل (مقابل بخشی که حفاری از آن جا صورت میگرفت) قرار داده میشد (شکل 2 – 6)، اما امروزه این قسمت معمولاً در سمت راست (Starboard Side) نصب میگردد (شکل 2 – 7).
شکل (2 – 6) – Helideck در جلو Jack
شکل (2 – 7) – Helideck در سمت راست Jack up
در این محل تجهیزات سوختگیری و همچنین تجهیزات آتشنشانی برای مقابله با حوادث احتمالی پیشبینی شده است. از آنجا که به علت بارندگی و یا استفاده از وسایل آتشنشانی و … امکان جمعشدن آب یا مایعات دیگر وجود دارد، به منظور تسریع در تمیز کردن آنها و جلوگیری از ورود آب یا سایر مایعات به سایر قسمتها، مجراهایی برای خروج آنها در کف دکل تعبیه میگردد.
به منظور انتقال تجهیزاتی نظیر لوله ها از کشتی به دکل حفاری و همچنین جابجایی لوازم روی دکل حفاری، جرثقیلهایی تعبیه میشود. تعداد، ظرفیت و شعاع عملکرد جرثقیلها بسته به نوع دکل حفاری متغیر است. معمولاً روی Jack Upها دو تا سه جرثقیل نصب میشود. (شکل 2 – 8) یک Jack Up چهار پایه را که دارای دو جرثقیل است، نشان میدهد.
شکل (2 – 8) – جرثقیل Jack Up
کلیه واحدهایی که در دریا فعالیت میکنند، اعم از کشتیها، سکوهای نفتی، واحدهای حفاری و … برای تعیین موقعیت خود، ارتباط با ساحل و یا سایر واحدهای دریایی به منظور رفع نیازها و یا درخواست کمک در مواقع ضروری و یا دریافت اطلاعات، به تجهیزات مخابراتی مجهز میباشند.
تنوع این تجهیزات برای یک واحد دریایی به گونهای است که واحدها بتوانند در هر شرایطی و هر منطقهای، خصوصاً در مواقع اضطراری با واحدهای مستقر در دریا و خشکی ارتباط برقرار نموده، پیام ارسال یا دریافت دارند. علاوه بر تجهیزات مخابراتی فوقالذکر که امکان ارتباط با محیط خارج را فراهم مینماید، هر واحد دریایی به یک سیستم مخابراتی داخلی برای ارتباط قسمتهای مختلف با یکدیگر نیازمند است.
نواحی بحری از لحاظ ارتباطی به چهار دسته تقسیم میشوند. نواحی که در آنها امکان ارتباط با ساحل از طریق امواج با فرکانس بالا (VHF) امکانپذیر باشد، ناحیه A1 (1A Area)، مناطقی که ارتباط آنها با ساحل از طریق امواج با فرکانس متوسط (MF) فراهم شود ناحیه A2 (2A Area)، نواحی که از طریق ماهواره قابلیت ارتباط با ساحل را داشته باشند ناحیه A3 (3A Area) و بالاخره مناطقی که در هیچ یک از موارد فوق نگنجد ناحیه A4 (4A Area) نامیده میشوند. لازم به ذکر است امواج رادیویی براساس فرکانس خود به صورت زیر طبقهبندی میشوند:
3/0 تا 3 مگا هرتز: MF (Middle Frequency)
3 تا 30 مگا هرتز: HF (High Frequency)
30 تا 300 مگا هرتز VHF (Very High Frequency)
300 تا 3000 مگا هرتز: UHF (Ultra High Frequency)
با توجه به نوع عملیات دکل حفاری Jack Up، تجهیزات مخابراتی آن به گونهای در نظر گرفته میشود که ناحیه A3 را بپوشاند. کلیه تجهیزات مخابراتی در یک اتاق که اتاق مخابرات (Communication Room) نامیده میشود قرار میگیرند (شکل 2 – 9).
اهم وسایل مخابراتی که در یک Jack Up مورد استفاده قرار میگیرد به شرح زیر میباشد:
SSB که مخفف Single Side Band میباشد، یک فرستنده – گیرنده رادیویی است که در باند فرکانسی 2 تا 30 مگاهرتز عمل مینماید.
این وسیله یکی از مهمترین و معروفترین تجهیزات مخابراتی و شاید ایمنی در واحدهای دریایی به حساب میآید. دستگاه مزبور در بدنه (Hull) واحد دریایی تعبیه میشود و در مواقع بروز سانحه که بدنه به داخل آب فرو میرود با انتشار سیگنالهایی که معرف نام واحد دریایی و موقعیت آن است، ماهواره ها را از بروز سانحه مطلع مینماید و ماهواره ها از نزدیکترین و در دسترسترین واحدها تقاضای کمک میکنند.
این رادیوها برای ارسال و دریافت پیام در باند فرکانسی 150 تا 165 مگاهرتز مورد استفاده قرار میگیرند.
دستگاه مزبور جهت ایجاد ارتباط با هلیکوپتر در دکل حفاری قرار داده میشود.
این رادیو روی کانال 16 باند VHF تنظیم میگردد و همواره آماده دریافت اطلاعات میباشد. معمولاً پیامهای اضطراری روی این کانال ارسال میگردد و اشغال آن برای مدت زمان بیشتر از یک دقیقه ممنوع میباشد.
به طور کلی تجهیزات و سیستمهایی که فرآیند تبادل اطلاعات را با استفاده از ماهواره ها انجام میدهند تحت این نام شناخته میشوند. تبادل پیام میتواند به صورت صوتی (Voice) یا نوشتاری (Text) باشد.
دستگاه Facsimile یا همان Fax و Telex به منظور ارسال پیام نوشتاری یا دریافت آن مورد استفاده قرار میگیرد. اگر چه به علت وجود اینترنت، امروزه استفاده از آنها و مخصوصاً استفاده از Telex کاهش یافته است، اما به علت اهمیت ایمنی در دکل حفاری و این که قابلیت دریافت و ارسال هرگونه پیامی در هر جایی در مواقع اضطراری وجود داشته باشد، باز هم این سیستمها روی دکل حفاری تعبیه میشود.
تمام اطلاعات مربوط به امور دریایی، اتفاقات، پیشبینی آب و هوا و مسائلی از این دست به صورت نوشتاری توسط این دستگاه دریافت میگردد.
علاوه بر سیستمهای مخابراتی گفته شده که جهت ارتباط دکل حفاری با خارج از دکل پیشبینی شدهاند، برای ارتباطات داخلی نیز سیستمهای مخابراتی مهیا شده است. در دکل حفاری یک مرکز تلفن وجود دارد که ارتباط قسمتهای مختلف دکل حفاری نظیر اتاقهای کارکنان، اماکن اداری و … را فراهم میسازد.
همچنین امکانات لازم برای پیج (Page) کردن افراد به صورت خصوصی یا عمومی در نقاط مختلف دکل تعبیه گردیده است.
علاوه بر این سیستمهای مخابراتی موضعی نظیر Walky Talky برای ارتباط کارکنان یک قسمت با یکدیگر پیشبینی شده است. به عنوان مثال سیستم فوق نقش مؤثری جهت ایجاد ارتباط بین افراد مستقر روی Rig Floor و Derrickman ایفا مینماید. (Derrickman روی Derrick در ارتفاع تقریباً 25 متر از کف دکل مستقر میشود و عملیات قرار دادن لوله ها در Finger Board و خروج لوله ها از آن را انجام میدهد).
اکثر ساختارهای پایه Jack Up ترکیبی سه بعدی از سه اتصال مذکور میباشد، که در مجموع واحدی را تشکیل میدهند که توان مقاومت در برابر انواع نیروهای وارد بر پایه های Jack Up را دارا میباشد. کلیه نیروهای وارد بر ساختار Jack Up در تمامی اتصالات، چه در اتصالات موجود در یک صفحه (One Place Joints) و چه در اتصالات سه بعدی و چند صفحهای (Multi-Planer Joints)، به دقت مورد تحلیل قرار میگیرند. نوع دیگری از اتصال که به T شکل معروف است، در واقع نوع خاصی از اتصال Y شکل میباشد که در آن زاویه بین تیر اصلی (Chord) و تیر فرعی (Brace) در حدود 90 درجه میباشد.
اتصال نوع T شکل مضاعف (Double T Joint) در ظاهر تقریباً مشابه نوع X شکل میباشد ولی در عمل مانند ترکیبی از دو مفصل Y شکل و یا دو مفصل T شکل چسبیده به هم عمل میکند. بطور کلی سازه خرپایی شکل پایه های Jack Up از مجموعهای از اتصالات مذکور بین تیرهای اصلی و فرعی تشکیل شده است. در شکل (2 – 10) نمونه هایی از انواع ساده اتصالات تیرهای اصلی و فرعی به یکدیگر، بصورت شماتیکی نشان داده شده است.
بطور کلی پایداری دکلهای Jack Up به دو پارامتر اصلی، یعنی طول پایه ها و ابعاد بدنه Jack Up بستگی دارد. محل مرکز ثقل (Center Of Gravity) دکل Jack Up رابطه تنگاتنگی با میزان پایداری آن دارد، بطوری که با افزایش طول پایه های Jack Up، بایستی فاصله بین پایه ها و همچنین ابعاد بدنه اصلی افزایش یابد، تا پایداری مجموعه Jack Up حفظ گردد.
شکل (2 – 10) – انواع مختلف اتصالات
بالا و پایین بردن پایه ها توسط سیستمهایی موسوم به Jacking System انجام میشود. حرکت پایه ها از مجراهای تعبیه شده در بدنه دکل صورت میگیرد. وقتی که پایه ها به بستر دریا رسیده باشند، سیستم Jacking بدنه دکل را به سمت بالا میکشد و وقتی دکل در حالت شناور باشد فقط پایه ها را بالا و پایین میبرند. سیستم Jacking شامل چندین واحد بلند کننده روی هر پایه است.
این سیستمها در دو نوع یافت میشوند که عبارتند از سیستم هیدرولیکی Ram & Pin و سیستم Rack & Pinion که با نیروی الکتریکی حرکت میکند.
در گذشته، از جکهای هیدرولیکی برای بالا و پایین بردن پایه ها و بدنه استفاده میشد. یک سیستم هیدرولیکی Jacking معمولاً شامل یک و یا تعداد بیشتری پیستون روی هر پایه همراه با پینهای ملحقه به آن است. معمولاً یک رانشگر مرکزی هیدرولیکی برای تمام پایه ها مورد استفاده قرار میگرفت، ولی در برخی واحدها هر پایه برای خود رانشگر هیدرولیکی مستقل داشت. این روش به دلیل دشواری کار برای پرسنل، سرعت پایین و نشت زیاد روغن امروزه جای خود را به سیستمهای دنده شانهای داده است (شکل 2- 11).
در این سیستم، شانه (Rack) روی ستونهای پایه های (Chord) نصب میگردد و حرکت پایه ها به کمک چرخدنده ها (Pinion) صورت میگیرد. چرخدنده ها نیروی محرکه خود را از الکتروموتورهایی که برای آنها تعبیه شده است، دریافت میکنند (شکل 2 – 12). نیروی هر الکتروموتور از طریق یک جعبه دنده (Gear Box) به چرخدنده منتقل میشود. به عنوان مثال برای یک دکل سه پایه که هر پایه آن سه ستون دارد و هر ستون توسط چهار چرخ دنده حرکت میکند، مجموعاً 36 چرخدنده و الکتروموتور و 9 شانه وجود دارد.
روی اغلب واحدهای Jack Up، سیستمهای کنترلی برای تمام واحدهای Jacking تعبیه شده است. در سیستم کنترل Jacking، کنترلرهایی برای بالا بردن و پایین بردن هر کدام از پایه ها وجود دارد که میزان توان مصرفی را اندازهگیری کرده و مصرف توان روی هر کدام از سیستمهای Jacking را نشان میدهد. همچنین آژیر هشدار دهنده برای اعلام خطر در سیستم و نشانگرهایی برای مشخص کردن میزان آبخور Jack Up و مقداری از پایه که زیر Hull قرار گرفته، در آن پیشبینی شده است. امروزه سیستمهایی نیز برای مشخص کردن میزان بار لحظهای هر شاخه پایه و همچنین روی هر کدام از Pinionها یا جکهای سیستم بالابرنده، نصب میشود. در برخی سیستمها سنسورهایی نیز برای نشان دادن میزان انحراف پایه ها از محل استقرار خود در نظر گرفته میشود.
بعد از حرکت دادن پایه ها به منظور شناور شدن و یا استقرار بر بستر دریا، برای جلوگیری از هرگونه لرزش و حرکت، پایه ها باید نسبت به بدنه ثابت شوند. در هنگام شناور بودن بدنه و به علت حرکات Roll و Pitch ناشی از امواج دریا، پایه ها ممکن است در جایگاه های خود حرکت نمایند که این مسأله میتواند سبب بروز اشکالات و خرابیهایی برای اجزای پایه و یا سیستم Jacking در نقاط تماس پایه با بدنه گردد. برای غلبه بر مشکل مذکور، روشهای مختلفی برای اتصال محکم پایه ها در جایگاه های خود به کار گرفته شده است. پایه های سکو توسط روشهای زیر نسبت به بدنه ثابت میشوند:
در این روش از اجزای مکانیکی قفل کننده استفاده میشود که روی هر پایه نصب میشوند و با درگیر شدن با دندانه های Rack، امکان حرکت را از پایه ها سلب میکند. قفلهای Rack، به وسیله جکهای هیدرولیکی حرکت میکنند و برای جلوگیری از خارج شدن آنها از موقعیت خود، وقتی که جکها به عقب برمیگردند، پشت قفلها توسط ضامن فلزی محکم میگردد (شکل 2 – 13).
پایه ها باید هم هنگام شناوری بدنه و هم در هنگام استقرار روی بستر دریا توسط قفلها به بدنه متصل و نسبت به آن ثابت باشند.
این وسیله ساده شامل یک گوی فلزی است که روی هر یک از لوله های پایه جوش داده شده است و هنگامی که بطور کامل در سر جای خود قرار گیرد، فاصله بین پایه ها و محل استقرار آنرا پر میکند. گوه ها با استفاده از نیروهای محوری اصطکاکی به طرف بالا، وزن سکو را تحمل میکنند.
برای بعضی از پایه های استوانهای شکل، قطعات فلزی نیم دایرهای بنام Shim در قسمت بالایی محل قرارگیری پایه، نصب میشود. Shimها معمولاً به صورت جفت برای هر پایه به کار میروند. بعضی از سیستمهای Shimming دارای قطعات فلزی بسیار سنگینی هستند که بایستی از بالابرهای دستی برای حمل و اتصال آنها استفاده نمود.
داده پرداز فناوران سورنا
اسفند 3, 1401 در 10:23 بعد از ظهربسیار ممنونم بابت مطلب کامل و مفید.